آشیان تازه

من همین روزها دلم باید / فکر یک آشیان تازه شود ...

آشیان تازه

من همین روزها دلم باید / فکر یک آشیان تازه شود ...

سه رباعی نسبتا طنز!

انگار که کشته است و خاکم کرده 

از دفتر روزگار پاکم کرده 

 هی هرچه که زنگ میزنم اشغال است 

معشوق، به تازگی بلاکم کرده!  

------- 

رفتی و به سادگی امان ات دادم 

پرواز نکرده، آسمانت دادم 

در دل دو سه تا پرانتز می بستم، 

هر چند دونقطه دی نشانت دادم !

 

 ------  

عادی است! به غم همیشه عادت دارم 

عادت که نه... من به غم ارادت دارم!

با این همه هر بار نگاهم بکنی 

تنها به دونقطه دی شباهت دارم! 

 

نظرات 4 + ارسال نظر
آرشید چهارشنبه 27 آذر‌ماه سال 1392 ساعت 11:01 ق.ظ http://arshid.blog.ir/

امروز تمام گربه ها موش شدند
چون لامپ در این معرکه خاموش شدند
با شعر شما که برق از ایشان پرّاند ...
از حافظه ی دهر فراموش شدند !

:)

زیبا بود ... آثارتان
بسیار زیبا و سپاس
بداهه شوخی حقیر را ببخشید .

خیلی ممنون از نظرتون
بداهه ی زیبایی بود

مطهر چهارشنبه 27 آذر‌ماه سال 1392 ساعت 12:17 ب.ظ http://modara.blogfa.com

با سلام و سپاس
زیبا بود.ممنون.

فاطمه پنج‌شنبه 22 اسفند‌ماه سال 1392 ساعت 08:17 ب.ظ

عااااااااااااالی بود عزیزم!

مررررسی عزیزم! لطف داری...

علیرضا پایون چهارشنبه 24 اردیبهشت‌ماه سال 1393 ساعت 12:39 ق.ظ

:)

:)

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد